تعزير فردي. حقوق: تداخل مجازاتهاي تعزيري و بازدارنده و توضيحاتي پيرموان «تفويت منافع» و «عدم النفع»

ممکن است معناي ريشه اي و اصلي تعزير همان منع باشد که به وسيله آن،شخص از ايذاء و آزار رساندن به ديگري منع شود که لازمه آن نصرت رساندن و مساعدت به ديگري است که مورد اذيت واقع شده و بدين وسيله موجبات تعظيم او فراهم خواهد گشت سيره فروتر از مدعاست و ادله احكام فردى نيز چنين شمولى بر هر واجبى ندارد
اگر كسي از اين دسته از روايات استفاده كند كه حدّ و تعزير يك حكم دارد و جز در مواردي كه دليل خلاف آن را ثابت كرده است، يكسان است و در خصوص توبه دليلي بر اختلاف حدّ و تعزير نداريم يكي بودن حكم و تعريز در اين مسئله ثابت ميشود ادله ولايت ناظر به نفوذ اوامر و اجراى همه احكام شخصى و فردى نيست و حتى ناظر به همه احكام اجتماعى نيست, چنان كه اميرمؤمنان على ع درباره سياست گذارى, مسئوليت ها و قلمرو وظايف حاكمان يادآور مى شود كه به گونه اى عمل كنند تا هم مؤمنان و هم كافران در سايه حكومتش, سرگرم و بهره مند باشند; يعنى حكومت در پى مسلمان كردن نيست

تسبيب وحكم: دعوى تعزير

پس از آن ها نمى توان الزام حكومت بر حجاب را استفاده كرد و از مسائل مهم اجتماعى به موضوع هايى مانند احكام فردى و حجاب سرايت داد.

30
التعزير، احكامه و حدوده
توبه و سقوط تعزیر نسخه متنی
التعزير:تأديب علي ذنوب لم تشرع فيها الحدود و يتخلف حکمه باختلاف حاله و حال فاعله
مامعنى تعزير فردي اخرى عن طريق المحكمه الجزائيه
وتجوز الشفاعة فيه ولو بلغ الإمام
به اين دليل كه مراد از حد در جمله: ان ّ لكل شى حداً و لمن تجاوز الحد حد , تعزير فعلى است آيت الله خويى م 1413 كه به اين روايت استدلال مى كند و بر اساس متن شرايع محقق حلى پيش رفته است, مسئله را به طور كلى مطرح مى كند و تعزيرات را در فعل حرام يا ترك واجب مى داند در نيمه دوم سال 1384, جلسه هايى در مركز مطالعات زنان وابسته به مديريت حوزه علميه برگزار گرديد
حداكثر دلالت آن, مقاومت در برابر حاكمان و نظام هاى ستم گر است در اين ميان, سخن اين است كه آيا الزام بر حجاب واجب است و حكومت اسلامى از نظر شرعى و بنا بر ادله فقهى مى تواند ترك پوشش را مجازات و تعزير كند يا خير؟ در اين باره سه نظريه وجود دارد

معنى التعزير

اين آيات با خبر واحد تخصيص زده نمى شود و اين روايات اگر چنين دلالت عامى داشته باشند, با عرضه بر كتاب اسقاط مى شوند; زيرا مخالف كتاب است 3- در موضوع هاى غيرعبادى, اين روايات به دو دسته تقسيم مى شود.

5
چه وقت شامل مجازات «تعزير» مي‌شويم؟
ت ـ زناي به عنف يا اكراه از سوي زاني كه موجب اعدام زاني است
مامعنى تعزير فردي اخرى عن طريق المحكمه الجزائيه
پس اقتضا دارد كه تمامى مقررات فردى و اجتماعى دين در جامعه اجرا شود
چه وقت شامل مجازات «تعزير» مي‌شويم؟
علي حسب ماسمعته في الزنا ، و اللواط اذهي مثلهما في ذلك أولي» نجفي ، 1981، ج41،ص 390 و در باب لواط ميگويد: «
» فرمود: «او را از ستم كردن باز دار از اين رو آنچه در دادگاههاي اسلامي مورد ابتلاست و رواج دارد, اسباب تعزير است و نه حدّ
» حرّ عاملي، 1413، ص 283 افزون بر اينكه بعضي از روايات امام ع ضمن اطلاق «حدّ » بر تعزير، حكم و كيفيت توبة از «حدّ» و «تعزير» را بهگونهاي يكسان مقرر ميدارد و يك آيه از قرآن را بر هر دو مورد اطلاق ميكند بررسي و نقد نظريه دومطبق ظاهر اين قول حتي اگر مستحق تعزير پيش از اقامة بيّنه و اقرار توبه كند، حاكم ميتواند وي را تعزير كند و التزام به چنين سخني مشكل است چرا كه، اولاً: بوضوح از مجموعه روايات و گفتار فقيهان استفاده ميشود كه تعزير از حد سبكتر است از اين رو يا به طرق اولي توبه در مواردي كه سقط حدّ است مسقط تعزير نيز ميباشد و يا دست كم به همان ملاكي كه در حد مسقط بوده است، به عنوان مثال در زناي غير محصنه اگر پيش از اقامه بيّنه يا اقرار توبه كند حدّ از وي ساقط است

معنى التعزير

ثانياً : در آن موارد قرينهاي بر خلاف نباشد قرينهاي كه دلالت كند مراد از حدّ در اين موارد همان عقوبت خاص است و نه عقوبت عام، ثالثاً واژة «حد» به طور حقيقي در معناي عام؛ يعني مطلق عقوبت استعمال شود و يا قرينهاي در ميان باشد كهنشانگر اين معنا باشد.

فتاوای آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)
تهذيب الاحكام, ج10, ص 91
توبه و سقوط تعزیر نسخه متنی
ت ـ سارق مال را از حرز خارج كند
معنى التعزير